نجوای فرصت طلبان
رهیاب رهیاب

خوشا با چشم ِ نفع ِ خویش دیدن

خوشا با گوش ِخود خواهی شنیدن

 

خوشا با شامه ای چون شامه ی سگ

هر آن بوی دگرگونی شنیدن

 

خوشا روباه بودن , میوه چینی

نه چون خامان به سان ِسگ دویدن

 

اگر جایی , گروهی , قدرتی بست

همانجا رفتن و آنجا تپیدن

 

اگر جایی , شکستی شد پدیدار

به الطاف الحیَل زانجا پریدن

 

گه ِ تغییر ِ سمت و چرخش باد

خمیدن , دیدن , و آنسو چمیدن

 

به آرامی , به نرمی, خیز خیزان

ازین سنگر به آن سنگر خزیدن

 

زمانی چون سپهدار ِ حکومت

جلودار ِ گرفتن , سر بریدن

 

زمانی چون علمدار ِ رهایی

جلوتر رفتن و جامه دریدن

 

زمانی توبه کردن , استعاذه

زمانی عاشقی را نوبه دیدن

 

زمانی سر در آخوور ِحکومت

گهی از توبره ی مردم چریدن

 

زمانی کاتولیک تر بودن از پاپ

به هر جا تار ِمذهب را تنیدن

 

چوسلمان رشدی است آهنگ دوران

نِی ِ دوران گرفتن , بَر دمیدن

 

زمانی بیش کردن ریش و تسبیح

زمانی چار تیغه بر جهیدن

 

زمانی غربیان را خوار دیدن

زمانی دامن ِ غرب آرمیدن

 

گهی پرواز کردن چون عقابی

گهی موشی شدن سویی خزیدن

گهی فیلسوف بودن , نقد کردن

گهی , اندیشه را هم سربریدن !

 

گهی با ارتجا (ع) دمساز بودن

گهی با انقلابیّون پریدن

 

به گاه ِ ادّعا تند و میلیتانت

به هنگام ِعمل , ماندن ! شلیدن

 

در این شطرنج ار حتی وزیری

گهی باید ازین عنوان بریدن

 

و شه مصراع ِ ابن الوقت اینست :

ازاین سنگر , به آن سنگر خزیدن

—————————————-


 


June 28th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان